بعد از ۵ سال آمدم

چقدر سخته تو چشای کسی که تموم عشقتو دزدید و جاش یه زخم همیشگی هدیه داد زل بزنی و بجای اینکه لبریز از نفرت بشی حس کنی هنوز هم دوسش داری.  

چقذر سخته دلت بخواد سرتو باز به دیواری تکیه بدی که یکبار زیر اوار غرورش له شد. 

چقدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ چیز جز سلام نتونی بگی. 

چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور بشی که نفهمه هنوز هم دوسش داری.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد